سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"

ساخت وبلاگ
  اخبار روزخبر کوتاه، گویا و تلخ بود بیانیه ای که در تاریخ 11آبان 1395 در پایگاه خبری نشر"اسپرینگر نیچر"( Springer Nature)پخش شد از جمع آوری 58 مقاله ی نوشته شده توسط 282 محقق ساکن ایران از این نشریه خبر داد. براین اساس "بایومِد سنترال"(BMC)  از این تاریخ 28مقاله را از فهرست منتشره ی خود جمع آوری می کند. بایومد سنترال و اسپرینگر همچنین از بررسی موشکافانه 49مقاله دیگر نیز خبر دادند. این دو سازمان علمی زیر نظر نشر"اسپرینگر نیچر" فعالیت می کنند. دلیل افشاگری و حذف این مقالات از نشریات فوق پیدا شدن مدارکی دال بر دزدی علمی(Plagiarism) و عوامل مشابه ذکر کرده اند بطوریکه 70 درصد از مقالات بررسی شده این گروه در نشریه اسپرینگر حاکی از رتوشه کردن و دستکاریِ اطلاعات، بازنویسی و دزدی علمی است. همچنین سخنگوی بایومِد سنترال، امی بورک ویت، نشانه هایی را برای تأیید دزدی علمی 93درصد این مقالات عنوان می کند.داشتنِ مقاله آی اس آی در سال های اخیر بدون توجه به شناسه های اخلاق علمی و نیازسنجیِ جامعه، به یک امتیاز در چرخه علمی کشور تبدیل شده است، امتیازی که چون با استقبال نهادهای قدرت و رسانه های داخلی درجهت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 225 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:40

تختخواب میز کار من است.

مجموعه داستانی از # علی_عبدالرضایی که تا لحظاتی دیگر توسط #نشر_کالج منتشر می شود.


وبسایت_کالج‌شعر

http://www.kalejsher.com/publication.php

سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 242 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:40

تخت خواب میز کار من است                      تخت خواب میز کار من است برای دانلود کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: http://www.kalejsher.com/publication.php "پارتنر" اگر مى دانست که مرگ فقط تنهاترش مى کند هرگز خودش را نمى کشت.  ازم مى ترسید، مى گفت هر که بهت نزدیک شده حالا فقط خاکسترش مانده باقى. دوست داشت امتحانم کند اما نمى خواست بسوزد. گفتم نترس! بیا جلو! سینه هات را بِهم بچسبان، سفت بغلم کن! من آنقدر هم که فکر مى کنند سرد نیستم. کاش همانقدر که در درون مى سوختم بیرونم نشان مى داد. کاش اینقدر عصبى و بداخلاق نبودم، مثل بهار بودم، گل مى دادم بى دلیل بى منّت، و در هوا پخش مى شدم مثل عشق.  تبعید مثل گور است، دفن مى شوى در حالى که زندگى مى کنى. باید یاد بگیرم به یکى مهربانى کنم، بعد به یکى مهربانى کنم، باز هم به یکى مهربانى کنم، هیچ چیزِ این زندگى، جز این نمى ارز اگر مى دانست که من فقط تنهاترش مى کنم هرگز عاشقم نمى شد. ازم مى ترسید ولى آمد جلو، سه هفته در آغوشم داغ شد، آنقدر داغ که دیگر چیزى از او نمانده بود باقى.  نباید پرش مى دادم، از وقتى که رفته بیشتر براش کادو مى خرم، سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : سازمان انتشار مجموعه داستانهای ناطق, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 242 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:40

برای دانلود مجموعه داستان :تخت خواب میز کار من است " اثر علی عبدالرضایی به لینک زیر مراجعه کنید: http://www.kalejsher.com/publication.php برج فراموشی : مارینا ایواتووا تسوهتایوا(1893-1941)یکی ازشاعران بزرگ روسیه درقرن بیستم است.رستاخیزادبی وی تنها ازدههی1960آغازشد.شعرتسوهتایوا از ژرفنای تودرتوی شخصیت او و گریزپاییاش ودرکاربرد سخت نظاممند زبان برمی اید.مضمونهای شعرش بیشتر :جنسیت زنانه وکشمکش با عواطف بدوی زنانه است. ***** شرمساراکنون پی برده ام ماهی برهنه ی بی تاجی چند روزی است دربادهای سرخ و تیغ های اتشینی که تا شبگیرمی بارند ،به این سوغلتیده است.وگرچه اندکی ترشیده است ،جیک جیک نه، ناله ی کوتاهی دارد.البته چشم هایش را با درماندگی می بندد.سال هاست هیچکاره بوده ام، چراکه با بددلی به فارسی خود می پرداختم،اما حالا زبانم ریزریزوسبک شده است.درحاشیه ی مادینه ای که دلیرانه می تابد،تاب نمی اورم.دراب دانه های شرجی،شبانه می دمم ودمروبا این خیال می خوابم که چه رنگی چه نشانی ازخود می بینم اکنون شرمسار. ادامه مطلب سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : برج فراموشی, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 232 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:40

تخت خواب میز کار من است                تخت خواب میز کار من است برای دانلود کتاب به لینک زیر مراجعه کنید: http://www.kalejsher.com/publication.php ختنه سوران  او را از اعیانى­ ترین روسپی­ خانه­ى برلین پیشکش نکرده بودند. در یک پارتیِ آن­چنانی به پستم نخورده بود، آن روز لب خیابانى که مى­ گویند کثیف است منتظر بودم که سوار ماشینم کرد. تازه پایش را این ورِ باغِ بلوغ گذاشته نگذاشته با دو چشم شهلا، موى طلا، بی پدر آن­قدر خوشگلی مى­ کرد که ناغافل از خانه­ ى خالی سر درآوردیم. همین که لخت شد، طوری که لبِ پرده­ ى سینما نشسته باشی و تازه پایت را آن ورِ پرده توی فیلمِ "چشم­ هاى کاملن باز" نیکول کیدمن گذاشته باشی و کیرت از درزِ زیپ زده باشد بیرون، ناگهان چشمش روى خطی افتاد و همین­طور، یک دقیقه وا ماند که سلمانیِ ریغماسى در ختنه سورانِ توپی که برایم گرفته بودند، سرِ کله­ اش انداخته بود. زن­ها دایره دُنبک مى­ زدند و کم که مى­ آوردند طشت و جفتک! دو سه­ تاشان هم که شکرِ خدا پسرنزا بودند، سنگِ خودشان را به سینه می­ زدند و مى ­خواستند پوستِ کیرم را بالا بکشند تا بى آنکه خایه­ ى پوست نازکِ سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : ختنه سوران یهودی,ختنه سوران,ختنه سوران پسرم,ختنه سوران پسر علی براتی,ختنه سوران,نسرین,ختنه سورانی,ختنه سوران دختر,ختنه سوران من,جشن ختنه سوران,مراسم ختنه سوران, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 270 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:40

تخت خواب میز کار من است عروسک  دانلود کتاب رفته بودیم پارک، نشسته بودیم بر نیمکتی چوبی و با هم درد دل می­ کردیم که او را از بغلم قاپیدند و تا آمدم داد بزنم دزد! از روی نرده­ ها پریدند و آن سمتِ خیابان غیب­ شان زد. با چشم­ هایی که مثل آلو خیس خورده باشد، سراغ پاسبانی رفتم که مثل مترسک وسطِ خیابان ایستاده بود، داستان را که شنید، قاه قاه خندید و سرم داد زد!  _به تو چه!؟ برو خونه بچه! با صورتی که حالا دیگر با اشک شسته بودمش رسیدم خانه، مادربزرگ فقط گوش کرد، نشنید! نه مادر، نه پدر که تندیس بی تفاوتی­ ست هیچ­کدام برای پیدا کردنش جایزه تعیین نکردند، به روزنامه­ ها آگهی ندادند. حتی بعدها که بدون پا، بدونِ دست، جسدِ پاره پاره­اش جلوی خانه، کنار کیسه­ های زباله پیدا شد، جز من که با او بزرگ شده بودم، کسی برایش گریه نکرد. حتی مادرم، که از روی تابلوی مونالیزا آفریده شد، حاضر نشد یک روز مدرسه ­ام را تعطیل کنم برای عزاداری. واقعن حال خوبی نداشتم، مشاهده­ ی اندام پاره پاره­اش جلوی در، آن هم درست وقتی که از مدرسه برمی­ گشتم فاجعه بود. درد داشت در صورت نحیفش ترک برمی­ داشت و در گوشه­ ی چشم سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 217 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:40

مجموعه داستان تختخواب میز کار من است زندگی با سُسِ سالاد   دنیاش پر از آژیر بود و زندگی­ اش آمبولانسی که از میان های های گریه می­ گذشت. او در همین آمبولانس، پیش از آنکه داخل اُرژانسِ هیچ بیمارستانی شده باشد از لای پاهای مادرش که جیغ می ­زد، با گریه آمده بود بیرون. پرستاری که در آغوشش گرفته بود نازش می­کرد، مادرش که تازه با درد کنار آمده بود حالا دیگر لبخند می­زد. به بیمارستان هم که رسیدند همه شادی می­کردند. پدر، مادربزرگ، پدربزرگ، همه می­خندیدند و او   نمی­دانست چرا! این­ها را نمی­شناخت. او یک بهشت از دست داده بود، از این­جا می­ترسید، بدش می­ آمد، حتی از دستِ همین هوایی که مجبور بود قورتش داده هی بدهد بیرون کلافه بود. او را از ایده ­آل، از رفاهِ کامل، از جایی که حتی به جایش نفس می ­کشیدند انداخته بودند بیرون! نُه ماهش تمام شده بود و زندگی­اش سر رسیده بود. وقتِ آمدن، همه­ ی اهالی رحم از تخمک­ها گرفته تا تک تک سلول­ها سرخ پوشیده گریه می­ کردند و حالا در چشم به هم زدنی، با غول­ هایی طرف شده بود که دیدارش را جشن گرفته، می­ خندیدند. پس مرگی در کار نبوده تنها از جهانی وارد جایی سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 219 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:39

تخت خواب میز کار من است Leave me alone   وقتى که در را باز کردم، بغلم نکرد، مثل همیشه نبوسید، عصبانى بود، به طرز فجیعى شاکى! توى دلم گفتم کونِ لقت، اصلن به تخمم! بعد هم رفتم نشستم پشت میز تحریر و سرم را مثل کیر فرو بردم توی کامپیوتر، هم­زمان که داشتم تایپ می کردم، زیر زیرکى، یک جورهایى چریکى یعنى همان­ جورى که دخترهاى ایرانى پسرها را دید مى­ زنند، چشم چپم را دربست داده بودم به یک تپه­ ى سفید که دمر افتاده بود روى کاناپه، انگار دلش درد گرفته باشد. تپه آرام آرام داشت بدل مى­ شد به چیزى شبیه درکه! گفتم به درک! و رفتم آرام و تخت دراز کشیدم روى تپه اما یک­ کاره انگار گودزیلا از کوره در رفته باشد داد زد Leave me alone! حالا سوسک شده بودم شدید! اما سوسه هم نیامدم براش! یواش بغلش کردم گفتم چته نازم!؟ خطایی سر زده از من؟ و احتمال دادم که نانسى، همکار کمرباریکش، درباره ­ى پیشنهاد بى شرمانه ­اى که کرده بودم بهش، چیزى گفته باشد به سیلویا که این­گونه مثل برج زهرمار سرم هوار شده، اما پیچى به کمر زنبورى­ اش داد و تپه را طورى برد به آشپزخانه که کاناپه دیگر زیبا نبود پدرسگ! دو گیلاس کمر باریک سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : leave me alone,leave me alone meme,leave me alone lyrics,leave me alone in spanish,leave me alone gif,leave me alone quotes,leave me alone to die,leave me alone box,leave me alone in french,leave me alone song, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 218 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:39

این مخاطب عزیز! حسین نظریان در رابطه‌ ی متقابل میان خواننده/ مولف، چه کسی نقش برتر را به خواننده می‌ دهد؟ تا زمانی که مولف عرصه‌ ای را برای مخاطب باز نگذارد و او را به بازی نگیرد، این امر میسر نمی‌ گردد. بازی از همان ابتدا آغاز می‌شود: به واسطه‌ ی انتخاب نامی کنایه‌ ای که دلالت بر نگاه انتقادی (تسخری و تصغیری) شاعر به عاشق/ عشق دارد. این مجموعه‌‌ ی شعر حاوی سه دفتر جداگانه است؛ دفتر اول- جنگ جهانی آخر، دفتر دوم- عاشق ماشق، و دفتر سوم- کتاب کوتاه. در به جای مقدمه؛ خلافی نمی‌نشیند در کاری    مگر به خواست... به یک میهمانی آمده‌ایم/ که زودی تمام می‌شود/ وقتی که آمدم/ عشق بر میز شام نشسته بود/ من انتظار نداشتم/ که در رختخوابم/ تنفری منتظر باشد، شاعر برای مخاطب تیزبین ادبیات ناگفته‌های بسیاری را در جغرافیایی وسیع به فرا روایت نشسته است. ادامه مطلب سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نگاهی عاشقانه به زندگی,نگاهی به فیلم دوران عاشقی, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 230 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:39

  آنارشیست ها واقعی ترند http://www.kalejsher.com/publication.php من به ژورنالیست ایرانى مشکوکم؛ ژورنالیست ایرانى حقیقت ندارد؛ ژورنالیست ایرانى اثبات کرده که دلال است؛ ژورنالیست ایرانى پرانسیپ ندارد، همه جا کار مى­ کند، همه جور کار مى­ کند؛ ژورنالیست ایرانى همکار سانسور است پس سانسورچى­ست، به خارج هم که مى ­آید جز سانسور هیچ کارى از او برنمى ­آید. اول دنبال صف مى ­گردد، بعد دمِ سرحلقه را مى­ بیند، و حالا جاى ملاى مثلن مخالف داخلى، مى­ شود مریدِ یک اشکولِ تا دیروز حکومتىِ خارجى، بعد هم سنگ حقوق بشر را به سینه مى­ زند. اساسن این سال­ ها پول فقط توى حقوق حشر است؛ پول­ هایى که کمپانى­ هاى امریکایى و اروپایى خوب مى­ دانند بین چه کسانى تقسیمش کنند، اخیرن هم ریال عربستان وارد بازار خبرى لندن شده و دارد کولاک مى­ کند پدرسگ! دارند همه را از دم مى­ خرند، دیگر پوند و دلار و تومان ایرانى صرف نمى­ کند. ادامه مطلب سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 215 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 13:39


ویرایش جدیدتازه ترین اثر منتشر شده علی عبدالرضایی در انتشارات کالج شعر

دریافت

سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 227 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 6:12

علیشاه مولوی در سال ۱۳۳۱ در میکوه آغاجاری از شهرهای استان خوزستان به دنیا آمد . وی در سال ۱۳۴۵ وارد جریان های سیاسی شد .  او در سال ۱۳۹۲ بر اثر سکته ی مغزی در گذشت .  نشانه های زمینی ، شهید سوم ، آوازهای آغاز ، از خلق به امپریالیسم ، خلق نامه و کاملن خصوصی برای آگاهی عموم از مجموعه آثار او هستند . راه می رود قابیل در جغرافیای گربه ادامه مطلب سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : زمین راه می رود,نوزاد کی راه می رود,ماهی که راه میرود,چه زمانی کودک راه می رود,سوسنی در صدایت راه می رود,چه موقع کودک راه می رود,کودک کی راه می رود,حلزون چگونه راه می رود,اسب چگونه راه می رود,سنگی که راه می رود, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 223 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 6:11

                                   سه شعر از "امید امیدی" "او" کلافه ام ملافه پاک نمی شود و تکرارِ او   او   او قسمتی از زندگی او بود او تمام زندگی او و او که فقط بود در ابتدای چهار راه گشادی که دیگر طولانی نبود دندان و بندهای کور  باز  باز بازنشسته پیچیده بود مچ ادامه مطلب سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : سه شعر از امیر پازواری,سه شعر از یک موضوع,شعر سه تار من از شهریار,شعر از سه تار,سه بیت شعر از سعدی,شعر سه نقطه از هادی جمالی,سه ضرب المثل از شعر شاعران, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 230 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 6:11

تصویر جی.ای.کوچولو در چشم‌انداز گُل‌ها 1   تاریکی همچو اسفنجی خیس نازل می‌شود و دیک به‌چابکی مشتی حواله‌ی تنبان ژنیویو می‌کند. "خودت جادوگر نیستی." زبان‌اش از جذبه‌ای پیشین افکاری همچو کلاه‌های کوچک آزاد می‌کند "اول بار حین کسوف تشویق‌ام کرد. بعدش متوجه رفتارش شدم که خیلی تغییر کرده بود.اما آن زمان ادامه مطلب سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 251 تاريخ : دوشنبه 17 آبان 1395 ساعت: 6:11


عکس‌های قدیمیِ بهار در جیب‌مان مانده        
هر چه بیش‌تر می‌گذرد کم‌رنگ‌تر می‌شوند
غریبه‌تر می‌شوند
  
شاید این باغِ ما بوده است
چه باغی؟

ادامه مطلب
سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 232 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 8:07

شعری از "مایا آنجلو" شاعر امریکایی       برگردان : "بهنود فرازمند" مایا آنجلوز مایا آنجلوز نام اصلی مارگریت آن جانسونMarguerite Ann Johnson زمینهٔ کاری رمان‌نویس نمایش‌نامه‌نویس و داستان کوتاه زادروز ۴ آوریل ۱۹۲۸سنت لوئیس، میزوری مرگ ۲۸ مه ۲۰۱۴ میلادی (۸۶ سال)وینستون-سیلم، کارولینای شمالی ملیت آمریکایی آفریقایی‌تبار پیشه نویسنده، شاعر، بازیگرتلویزیونی، خاطره‌نویس، فعالان اجتماعی و مقاله‌نویس سال‌های نویسندگی ۱۹۶۹–۲۰۱۴ سبک نوشتاری حقوق مدنی                                                                                                        سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 237 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 8:07

نقدپویان فرمانبر بریکی از شعرهای  صفحه کالج شعر کارگاه شعر روزهای یک شنبه و پنج شنبه هرهفته در کالج شعربرگزارمی گردد ودراین کارگاه ها ؛ادمین های کالج با توجه به تئوری هایی که اموزش داده شده است ،بطور تجربی به نقد اثار ارائه شده درکالج شعر می پردازند .دراین قسمت گوشه ای از سخنرانی علی عبدالرضایی درباره رسالت کاراموزان کالج را به عنوان توضیح ارائه می دهیم: قصدم این است که بگویم ما باتوجه به مولفه‌هایی‌که درشعرجهانی مطرح‌است "بوطیقا" نداریم.زیرا ما شعر سفید داریم ؛شعرنیمایی داریم اما هنوزداریم شعرسفیدرا نیزمعنا می‌کنیم؛ومنتقدانی نیزکه درایران سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 183 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 8:06

...      “امشب نرو، نرو که خرابم.      پیشم بمان      یک امشبی فقط.      حرفی به من بزن.  تو چرا ساکتی همیشه؟  چرا      بُغ کرده‌ای تو؟  فکرِ چه‌ای؟  فکری‌ام که چی.” من فکر می‌کنم در کوچه‌راهِ لانه‌ی موشانیم، آن‌جا که از هزار مُرده وَ لُو استُخوان نمانْد.      “آن هِزٌه چیست؟  هِزٌه‌ی چی؟”                                             بادْ زیرِ در.      “دیگر صدای چیست؟      دارد چه می‌کُند این باد؟”                                             هیچ، هیچ.      “یعنی تو هیچ چیز نمی‌بینی؟      یعنی تو هیچ چیز نمی‌دانی؟      یعنی تو یادت هیچ‌چیز اصلاً نمی‌‌آید؟”   سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : شعری از تنهایی,شعری از تولد,شعری از تابستان,شعری از تاگور,شعری از تاسوعا,شعری از ت,شعر از ت,شعري تالف,شعري تالف جدا,شعري تعبان, نویسنده : mkalejsherg بازدید : 216 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 8:06


"جمهوری اسپاگتی" تازه ترین اثر علی عبدالرضایی است که توسط انتشارات کالج شعر منتشر شده است.همراهان گرامی وبسابت کالج شعر می توانند این اثر ارزشمند را از همین جا دانلود نمایندو ازان بهره ببرند.


دریافت


c9ia_photo_2016-11-03_20-04-19.jpg

سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 203 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 8:06

پانتومیم دریا دهانی دارد پُر حتی اگر تف کند یک کاره غرق می شویم و این بادِ موسمی که با صدای صحرا می آید جز اینکه روزها را جابجا کند کاری نمی تواند بکند سردیم و داریم مثل دو مرغابی به تنهائیِ هم نوک می زنیم که لک لکی از آسمان غروب مثل پاهای لخت زن رد می شود مرد میزند محکم توی گوش او ناراحت نباش عزیزم احتمالن این اطراف یکی دارد فیلم می گیرد زن چرخ می خورد پای راستش بر ماسه میلغزد و می افتد نگران نباش فقط کمی صورتش ماتیکی شده و ماشینی که دارد در ماسه چرخ می کارد ردِّ سیاهی روی گردنش می گذارد حتی نمی گذارد داد بزند چه پانتومیمِ دل انگیزی چرا اشک میریزی؟ سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2"...
ما را در سایت سرمتن :گفتاری در باره "فایل شعر2" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mkalejsherg بازدید : 223 تاريخ : شنبه 15 آبان 1395 ساعت: 8:06